ســیــب...

بزرگترین درد
آنست که
نتوانی درد خود را
به احدی بگویی...

+دردی میکشم که مپرس...

آقا...
نــــه ماهی میشود که حرمتان را ندیده ام...

نـــه ماهست که ایوان طلایتان را ندیده ام...

آقا نطلبید مرا....

روحم در بدنم می میرد...

یا محمد ص

دل این قوم....

برایت تـــنـــگـــــ است....

دلم یک اتفاق میخواهد...

شبیه یک انقلاب...

که این من را سر نگون کند...

دلم یک نظام اسلامی می خواهد....

+بی ربط نوشتــــــ:چرا دختر ها سربازی ندارند اصلا :\
سر بازی را بسی دوست میداریم:)

نمی توانم بنویسم...

دلت که تنگ بآشد...

نفس

هم نمیتوانی بکشی چه برسد به

نوشتن

+آخ که چقدر دلم هوایتان را کرده آقا...

+کربلا رفته ها بخوانند.
..
از حرم برام بگو زایری که پا پیاده رفته بودی کربلا

از حرم برام بگو از در ورودی از حسین حسین دسته ها
 
از حرم برام بگو از نگاه به پرچم از تو موج زایرا...

از خودت بگو برام به ضریح رسیدی یا نشد بری پایین پا

 از خودت بگو برام از تموم اتفاقای نجف تا کربلا

از خودت بگو برام از یه جسم خسته تو شلوغیا بگو برام...

از خودت بگو برام از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام ....

از خودم برات بگم تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط...

از خودم برات بگم یه گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط

از خودم برات بگم خودم رو لحظه ای میون زایرا دیدم فقط...

یا امام حسین منم یه نوکرم...

یا امام حسین منم ببر حرم...

از خودت بگو برام تو هوای کربلا نفس زدن چه حالیه...

از خودت بگو برام لحظه لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه...

از خودت بگو برام با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه....

یا امام حسین منم یه نوکرم...

یا امام حسین منم ببر حرم....

+بخشی از مداحی مجتبی رمضانی نوایی که هر روز گوش میدهم:'(
+حرف دلم:-(
+این ابیات مرا دیوانه میکند:'(

آخ که چقــدر

حـرمــــتـــ می ســوزآنــد

مــرا....

+:( حرم...

تا تو زمین سجده ای..
سر به هوا
نمی شوم....

آخر‌ این دل گنآهکآر
کآر دستم داد
از حرمت جآ مآندم:'(

تآ جـــنــون فآصله  ای نیست
از اینجآ که منم...
منشین اما با من منشین...
که شرآری شده ام...
گرگ هاری شده ام...

+اخوان ثالث
+این شعر را بسی میدوستم:-)