ســیــب...

از دلــــ نوشـتـه هــآی مــن..

باران پیانو میزند و می رقصند اشک هایم....

باران ببارد...

و تو باشی و  یک جاده ی نسبتا طولانی....

ذوق کنی...از بچگی عاشق تنها قدم زدن بودی....اصلا تنها قدم زدن یک لذت کشف نشده است...

چشمهایت را به خیابان نم زده میدوزی...

هنزفری هایت را در گوشت فرو می کنی ملودی ابتدای  آهنگ صدای پیانو باشد

به فکر فرو بروی... از خیلی وقت پیش عاشق پیانو بودی...و همیشه دلت بخواهد کلید هایش را لمس کنی...

به دست هایت نگاه بیاندازی شاید این دستها میتوانستند دستهای یک پیانیست مشهور باشد....

لبخند بزنی شاید هم آه بکشی...

انقد در فکرو خیالت فرو بروی ک وقتی سرت را بلند می کنی ببینی از مقصد دور شدی...

مسیر رفته را برگردی ...دوباره حواست پرت شود...این بار از اشک هایی که از چشمهایت جاری شده... در پوست خود فرو میروی و غرق میشوی......غرق در خیال خامت... غرق در فکر های آشفته ات...غرق در چشمـ... آه.. تا اینجا بس است....

به خانه میرسی...

نفس عمیق....یک...  دو....  سه... شروع

لبخند میزنی.... بگذار همه تظاهر هایت را باور کنند...

#مسیر...

#خیال های من تمام نشدنی اند...

آبی تر از همیشه:))

استقلالیای عزیز اصن ناراحت نباشید
این باخت هیچی از ارزش ما کم نمیکنه:)
+دریاست دل ما نهراسیم ز طعنه...
آبی تر از آنیم که از لنگ بترسیم...
+;)

از آسمان چه خبر

سلام حضرت دلبر...

سلام قرص قمر....

زمین که لطف ندارد...

از آسمان چه خبر....

گاهی...نگاهی....

محیای من...

توی این روز های سخت...

نگاهت..

انگیزه ی

تک تک نفس های من است....

چشم هایت را ببندی به رویم...

و...ی..ر..آ..ن

میشوم...

+محیای من معبود من....

+فقط_خدآ:)

خوشبختی همینجاست:)

خوشبختی همین 

چشم هاییست که میخند...

 همین فنجان چای است ک مادرم ریخته...

 همین دست هاییست که به هم گره خورده...

خوشبختی لبخند پدرم است...

خوشبختی صدای همین خنده هاست...

دنبال خوشبختی نگرد...

خوشبختی همینجاست...

+شاید این متن کلیشه ای باشد ولی حرف دل است و عین حقیقت...



کاش تا ابد در چشمانت گم میشدم...

هستی...

در گم ترین آرزو هایم.. ..

در آن ته ته ته چشم هایم...

هستی...

برق نگاهت هست...

هنوز هم وقتی یاد چشم هایت می افتم 

دلم میلرزد....

اصلا دلم که هیچ

تمام زندگی ام میلرزد..

گم ترین آرزوی من...

مرا یادت هست؟

من که تو را یادم نیست...

به خیال خودم فراموشت کردم...اصلا از عمد تو را در گم ترین جای آرزو هایم گذاشتم...

 از تو چه پنهان هر شب پیدا شدنت را انکار میکنم...

انکار میکنم که پر رنگ ترین آرزو ی منی...

انکار میکنم که هر وقت یادت می افتم تمام  وجودم اشک میریزد...

انکار میکنم که دلم برایت تنگ شده...

گم ترین آرزو ی من مرا یادت هست؟

واقعا زمان دارد میدود یا مسخره بازی در میاورد؟:/

+خوش میگذره؟

-خوبیش اینه که میگذره..

+باور کنین آدم ناله ای نیسم اگه شما هم مث من یه پروژه و سه تا تحقیق و یه مقاله داشتین

ناراحت میشدین:((

مجنون بی لیلا ب جز مردن به درد چه کاری میخورد...

دیوانگی که شاخ و دم ندارد...

دیوانگی یعنی تو رفتی و من هنوز دل به خیال خامی بستم که 

هر شب هکتار هکتار وجودم را ب آتش میکشاند...

مجنون منم...

مجنونی که لیلایش حتی ظرفش را نشکست...

کاش میشکستی  ظرفم را ....

کاش میشکستی ظرفم را و یک دلخوشی حداقل یک دلخوشی برایم میگذاشتی 

تا هر شب "اگر بر من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی"را میخواندم و آرام میشدم...

میدانی...

دیگر حتی شعر هم آرامم نمیکند...

فقط کاش

ظرفم رامیشکستی... این مجنون چکار کند...این مجنونِ دیوانه یِ تنها بدون دلخوشی چه کار کند؟!

مجنون بدون لیلا به جز مردن ب چه کاری می آید..

+مدتیست ب نوشتن اینجور متن ها علاقمند شده ام:)

+و هیچ جا بهتر از اینجا نیست برای نوشتن اینجور متن هاع:)

آه...چقدر کم دارم بودنت را لعنتی...

وقتی که بودی...

چراغ خانه مان روشن بود...

قرص های اعصاب خوابیده بودند...

یادت میاید عطر های تلخم را قایم کرده بودی میگفتی عطر باید شیرین باشد

اصلا عطر ک شیرین باشد زندگی شیرین میشود ...

یادت هست قهوه درست نمیکردی بدت میامد من هم نمیخوردم با وجودت از هر چه قهوه بود بدم می آمد..  

حالا ک رفتی خالی شدن چیزی را در سینه ام احساس میکنم ب گمانم قلبم است...همه جارا هم دنبال قلبم گشتم زیر تخت توی کمد ولی نبود فکر کنم اشتباهی توی چمدانت گذاشته ای...

خانه مان تاریک است...وقتی تو نباشی از هر چراغی بدم می آید اصلا از نور بدم میاید ...

قرص های اعصلبم کلافه شده اند از بس که از جایشان بیدارشان میکنم....

اصلا همه از نبودنت کلافه شده اند...

همین دیوار ..ب جای تو هر روز اورا نوازش میکنم بیچاره همه تنش زخم شده..

راستی مغازه دار  کنار خانه مان را ک میشناسی.. پولدار شده.... از بس ک از او قهوه خریدم ....

میبینی با رفتن تو همه عوض شدند...

مخصوصا این من...

+چرت و پرت است خیلی توجه نکنید:]

+البته قرار بود بجای واژه ی "قهوه" از واژه ی" سیگار" استفاده کنم اما از آنجایی که از سیگار متنفرم

دیگر همین قهوه را گذاشتم:)

تنها مدافع تو....

حتی اگر

تمام دنیا دست ب دست هم بدهند

برای نابود کردنت

ایرانت میشوم

بشار اسد قلبم...

+این من

تنها

مدافع 

تو....

۱ ۲
Designed By Erfan Powered by Bayan