- يكشنبه ۲۰ تیر ۹۵
خدا
من هیچوقت بنده خوبت نبودم اون بنده ات هم نبودم که همیشه به یادت باشم
من اون آدم بده ی توی داستانم که همیشه ته قصه پشیمون میشه...
خدایا دوباره رسیدیم به این ته قصه...این آدم بده بازم پشیمونه..
خدا
من کی رو جز تو دارم؟اگه منو از در خونت برونیم من کجا برم؟
حتی اگه منوبیرونم کنی از در خونت...نمیرم..انقد الهی و ربی من لی غیرک میگم که ببخشیم
خدا
من از خودم به تو پناه آوردم....دستمو بگیر...خدا دستمو نگیری زنده نمیمونم به عزت و شرف لا اله الا الله....
خدا
هممون یه دعای مشترک داریم
خدایا ....سید و آقای مارو برسون...
- سه شنبه ۸ تیر ۹۵
تمام شد...
مرغ از قفس پرید...
ندا داد جبرئیل
اینک شما و "وحشت دنیای بی علی"....
+وا عَلیّاهْ
+تموم شد...شب بیست و یکم هم تموم شد
فقط میمونه شب بیست و سوم ...آخرین شب قدر امسال...
میره تا سال بعد....سال بعد کی مرده و کی زنده...
+مرا دعا کن ای دوست...دعای تو خوب است...
+التماس دعا
+راستی توی تلگرام کانال زدم اگه دوست داشتین عضو بشین مچکرم
+majnotebooke@
- دوشنبه ۷ تیر ۹۵
فصل انگور نجف شد...
بطلب آقا جان...
دلم حرم میخاد...به مقدار زیاد...دلم نجف میخاد...
شب جمعست...ارباب شب زیارتیته...خاستم بگم این گناهکار دل تنگته آقا...
ببرم حرم....
- جمعه ۴ تیر ۹۵
شادی!
کلام نا مفهومیست
و دوستت دارم
رازی است که در میان حنجره ام دق میکند...
و من چگونه بی تو نگیرد دلم
اینجا
که ساعت و
آیینه و
هوا
به تو معتادند...